جدول جو
جدول جو

معنی حجامت گاه - جستجوی لغت در جدول جو

حجامت گاه
(حِ مَ)
قسمتی از پشت آدمی میان دو کتف. پاره ای از پشت محاذی گردن که حجامت عادتاً از آنجا کنند. محجم. محجمه: اما نهاد او (نهاداستخوان کتف) چنان است که سرپهن او سوی حجامتگاه است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). کچلی تا حجامت گاهش آمده
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُمَ)
دارالاماره. (آنندراج). فرمانداری
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ لَ)
محل خجالت. محل شرمساری. مکان شرمگینی. محلی که موجب خجلت است. مکانی که باعث خجالت می باشد:
طریق ذیل چه پویم درین خجالت گاه
که لنگ شد خردم را سمند جولانی.
عرفی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مَ مَ)
جای سرزنش. محل عتاب. ملامت زار:
سوی بازار دین چو جستی راه
رستی ار جستی از ملامت گاه.
سنائی (حدیقهالحقیقه چ مدرس رضوی ص 306).
و رجوع به ملامت زار شود
لغت نامه دهخدا
(جَ)
آب خانه. ادب خانه. مستراح. مبرز. مبال
لغت نامه دهخدا
(حِ مَ گَ)
حاجم. حجام. حجامت چی. مصاص
لغت نامه دهخدا
تصویری از ملامت گاه
تصویر ملامت گاه
سرزنشگاه آوینشگاه محل ملامت جای سرزنش: (سوی بازار دین چو جستی راه رستی ار جستی از ملامت گاه) (حدیقه. مد. 306)
فرهنگ لغت هوشیار